۹۵۲ بازديد

صدا

صدا بر اثر لرزش هوا بوجود مي‌آيد. بنابراين هر وسيله يا عاملي كه بتواند با معياري خاص هوا را مرتعش كند، يك توليدكننده‌ي صدا به حساب مي‌آيد.

 

بسامد

تعداد لرزش هاي هر صدايي در يك ثانيه را، بسامد مي‌گويند. بسامدهاي قابل دريافت با گوش انسان از 20 بار در ثانيه آغاز مي‌شود و تا 20000 بار در ثانيه هم مي‌رسد. البته اين محدوده مربوط به يك گوش كاملاً سالم است و گوش اغلب انسان ها به‌ ويژه در سنين بالا كمتر از اين محدوده را مي‌شنود. واحد شمارش بسامد به احترام هرتز دانشمند آلماني با نام وي بيان مي‌شود و با حروف اختصاري Hz نشان مي‌دهند. براي مثال وقتي صحبت از بسامد يك صدا با مقدار 440Hz مي شود، يعني لرزش هاي ايجاد شده بوسيله‌ي آن صدا، 440 بار در هر ثانيه است. اگر بسامد صدايي پايين باشد، مي‌گوييم آن صدا بم و اگر بسامدش بالا برود، آنگاه مي‌گوييم صدا زير شده است. پرسش: بسامد صداي نوزاد شش ماهه بيشتر است يا بسامد صداي مردي 30 ساله؟

 

لرزش هاي نامنظم

چنانچه لرزش ها و ارتعاشات يك‌ صدا بي‌نظم و قاعده باشد، اثر آن بر گوش انسان ناخوشايند خواهد بود. نمونه چنين صداهايي، پيرامون زندگي امروزي بسيار است. نظير صداي برهم خوردن فلزات، شكستن شيشه، صداي ار‍ّ‌ه و چكش، غرش هواپيماهاي جت و همچنين صداي برخي حيوانات مانند الاغ.

 

لرزش هاي منظم

اگر صدايي داراي ارتعاش منظم و قانونمندي باشد، آن صدا جزو اصوات خوشايند به حساب مي‌آيد و به همين دليل براي گوش انسان جذاب است. نظير اين صداها را در طبيعت و همچنين زندگي روزمره فراوان داريم. صداي پرندگان خوش‌آواز، سازهاي موسيقي و از همه مهم تر صداي آواز انسان نمونه‌هاي عالي از اصوات خوشايند هستند.

 

موسيقي
مجموعه اي به هم تنيده از صداهاي خوشايند و ناخوشايند كه با نظمي خاص شنيده شوند، موسيقي نام دارد. بنابراين توليد صداهاي موسيقايي و غيرموسيقايي بدون رابطه‌ي زماني و معياري مشخص، موسيقي به حساب نمي‌آيد. براي مثال يك صداي پيوسته و بدون زمان معين موسيقي نيست يا صداي تك ‌بوق خودروها، آژير آمبولانس و همين طور صداي برخورد اجسام سخت يا حتي صداي انفجار. اما اگر يك معيار زماني در توليد صداها لحاظ بشود، آنگاه مي‌توان اصوات حاصله را نوعي موسيقي ناميد. مثل كسي كه با مضرابهاي سنتور صداهايي را در فاصله زماني مشخصي توليد مي‌كند. يعني بايد آن صداها از نظر اندازه‌ي زماني كوتاه و بلند باشند. همينطور با بوق زدن منظم و با قاعده مي‌توان نوعي موسيقي ايجاد كرد.

 

نت

تجربه نشان داده است كه بيشتر موسيقي هاي رايج فقط از هفت صداي مختلف تشكيل شده و با تكرارهاي گوناگونِ همين هفت صدا، انواع موسيقي بوجود آمده است. به هر يك از اين صداهاي هفتگانه، نت (note) مي گويند. با اين نگاه، هيچ موسيقي اي نمي تواند بيش از هفت نت را در بر بگيرد اما برعكس موسيقي‌هايي داريم كه از شش يا پنج نت تشكيل شده‌اند. در قرن بيستم برخي جريان هاي پيشرو در موسيقي مدرن، نوعي از موسيقي دوازده نتي را هم ابداع كردند. ولي غالب موسيقي هاي رايج در همان چارچوب هفت نتي شكل مي گيرند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد